دستگیری
رییس
دانشگاهی که
رییس قوه
قضاییه
رژیم در آن
تدریس میکند
خبرنامه
امیرکبیر:
دکتر محمد
ذبیحی روز 27
مرداد خبر
بازداشت حجتالاسلام
دکتر «محمد
ذبیحی» در قم و
پسرش ( طاها ذبیحی)
در تهران، بر
روی سایتهای
خبری قرار گرفت.
این خبر همچون
خبر بازداشت
سایر بازداشتشدگان
بر صفحات
اینترنتی
ظاهر شد و پس
از مدتی، دیگر
اخبار جای آن
را گرفت. اما
نگاهی به جایگاه
علمی و حوزوی
این روحانی که
11 روز از زمان بازداشتش
میگذرد؛
ارزش این خبر
و پیام آن را
به مراتب بالامیبرد.
آیتالله
صادق
لاریجانی در
زندگینامه
خودنوشتاش
میگوید: « چند
سال است که به
عضويت هيات
علمی دانشگاه
قم در آمده ام
و به طور منظم
در دانشگاه تربيت
مدرس قم در
سطح کارشناسي
ارشد و دکترا،
کلام جديد و
فلسفه تطبيقي
تدريس ميکنم...
» این مجموعه
محل تدریس
آقاصادق، تحت
ریاست آقای
ذبیحی اداره
میشود؛ از
سال 75 تاکنون.
حدود 3 روز از
حکم رییس جدید
قوه قضاییه
نگذشته بود که
ذبیحی
بازداشت شد.
ذبیحی نه تنها
ریاست آن
دانشگاه را
برعهده دارد،
بلکه مدیر
مسول نشریهای
به نام «
فصلنامه
پژوهشهای
فلسفی-کلامی»
هم است که
دکتر صادق
لاریجانی به همراه
دیگر اساتید
همچون « دکتر
غلامحسین دینانی،
دکتر احمد
بهشتی، دکتر
محسن جوادی و
دکتر
سیدمصطفی
محققداماد »
اعضای
تحریریه آن
هستند. این
نشریه یکی از
نشریات
دانشگاه قم
است که ذبیحی،
قائم مقام
رییس این
دانشگاه است.
دانشگاه قم که
در گذشته با
عنوان « مدرسه عالی
تربیتی و
قضایی طلاب
قم» شناخته میشد،
در ابتدا تحت
نظارت مطلق و
زیر مجموعه «
جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم
» بود که ریاست
آن از سوی این
تشکل انتخاب
شده و تا به
حال همچنان آیتالله
« محمد قاضی » بر
این مسند
نشسته است. در
سال 64، شورای
انقلاب
فرهنگی این دانشگاه
را به رسمیت
شناخت و جزو
دیگر دانشگاههای
وزارت علوم
قرار داد و
مهر تایید بر
این انتخاب زد
که در سال 76 به
دانشگاه جامع
قم تغییر نام
داده شده است.
اعضای هیات
مدیره اولیه
این مجموعه هم
شخصیتهایی
همچون حضرات
آیات و آیات
عظام « علی
مشکینی،
ابراهیم امینی،
عبدالله
جوادیآملی،
ناصر مکارم
شیرازی، مهدی
ربانیاملشی،
سید حسن طاهریخرمآبادی،
سیدمحسن
خرازی،
ابراهیم دشتی
و مهدی قاضی»
بودند که آنان
آیتالله
«مهدی قاضی» را
برای ریاست
برگزیدند. این
دانشگاه
اکنون بر اساس
اساسنامهاش «
به عنوان یکی
از موسسات
آموزش عالی
رسمی زیر نظر
جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم
و مطابق
مقرارات و
ضوابط وزارت و
آموزش عالی اداره
میشود » و نصب
و عزل رییس آن
توسط اعضای
هیات مدیره به
وزارت علوم
پیشنهاد میشود.
رییس این
دانشگاه (مهدی
قاضی) هم در 25
آبان 87 طی حکمی
دکتر ذبیحی را
به قائممقامی
برگزید و در
حکمش نوشت:
«ضمن قدرداني
از تلاشهاي
موثر
جنابعالي در
مديريت مرکز
تربيت مدرس،
با توجه به
شايستگي،
آشنايي همه
جانبه و تدابير
مدبرانه در
کارسازي امور
دانشگاه، به موجب
اين ابلاغ و
با حفظ سمت به
عنوان قائم
مقام اينجانب
منصوب ميشويد.»
«ایرنا» هم با اعلام
این خبر،
درباره
پیشینه کاری
ذبیحی نوشته
بود: « به گزارش
ایرنا، دکتر
ذبیحی معاونت
تام الاختیار
دانشگاه قم در
وزات علوم ،
تحقیقات و
فناوری و رییس
مرکز تربیت
مدرس این
دانشگاه بود و
از سال ۷۵ تاکنون
مسوولیت هایی
مانند معاون
فرهنگی دانشگاه،
عضویت در
کمیته تخصصی
تعیین سرفصل
های دروس
معارف اسلامی
را برعهده
داشت. وی
همچنین عضویت
در هیات رییسه
مرکز مطالعات
ادیان ومذاهب
اسلامی و
مدیرگروه
فلسفه و کلام
اسلامی
دانشکده
آموزش های الکترونیک
و سرپرست مرکز
تحقیقات علوم
اسلامی در
دانشگاه و
استاد
دانشگاه
تهران را در
کارنامه خود
دارد. »
محمد ذبیحی در
کنار آیتاللهالعظمی
ناصر مکارمشیرازیپیش
از این حکم
نیز، ذبیحی در
سال 75 به ریاست
مجموعهای
تحت نظر همین
دانشگاه با
نام « مرکز
تربیت مدرس قم
» منصوب شده
بود که وظیفه
این مجموعه تربیت
مدرس دانشگاه
در زمینه
«فلسفه و كلام
اسلامی،
الهیات و
معارف اسلامی
» است. این
مجموعه که پیش
از این گفته
شد که آقاصادق
لاریجانی به
همراه دیگر
استادی همچون
آقایان «
غلامعلی
حدادعادل،
مصطفی محقق
داماد،
غلامرضا
اعواني، احمد
احمدی و... » در آن
تدریس کرده و
میکنند، در
راستای اهداف
مورد نظر ستاد
انقلاب
فرهنگی برای
نظارت بر
تعلیم و
انتخاب اساتید
دانشگاه در
سال 68 – 67
بازگشایی شد و
اولین دانشجویان
خود را
پذیرفت. دکتر
احمد احمدی،
یکی از اساتید
و موسسین این
مجموعه در این
باره گفته بود:
« میدانستیم
افرادی میتوانند
در تربیت مدرس
شرکت کنند که
هم از لحاظ اخلاقی
صلاحیت آنها
محرز باشد و
هم نسبت به
این نظام
وفادار بوده و
معتقد به این
نظام باشند و
هم از لحاظ
علمی در سطح
عالی قرار
داشته باشند. »
درباره این
مرکز تحت
مدیریت ذبیحی
نوشته شده
است: « این مرکز
تاکنون زیر
نظر وزارت
فرهنگ و آموزش
عالی و جامعه
مدرسین حوزه علمیه
قم و مدیریت
مدرسه عالی
تربیتی و
قضایی قم (
دانشگاه قم)
به فعالیت خود
ادامه داده...
یکی از شرایط
پذیرش در این
مرکز، قبولی
در پایه نهم
کتبی و شفاهی
حوزه علمیه قم
و نیز شرکت در
درس خارج برای
دستکم یک سال
تحصیلی و
ارائه گواهی
از مرکز مدیریت
و استادان مربوطه
است... این مرکز
نهایت همکاری
و هماهنگی را
با نهاد
نمایندگی ولیفقیه
(در دانشگاهها)
داشته و دارد... »
ذبیحی پیش از
این درباره
برنامههای
آموزشی جدید
در این مجموعه
گفته بود: « با توجه
به اهميت و
ضرورت تربيت
استادان و
محققان متعهد
و کارآمد براي
تامين کادر
هيئت علمي
مورد نياز در
دانشگاهها و
موسسات
تحقيقاتي،
دانشگاه قم
براي سال تحصيلي
90-1389 در سه رشته
تحصيلي علوم
قرآن و حديث، فلسفه
تطبيقي و کلام
از بين
داوطلبان
واجد شرايط بر
اساس قبولي در
آزمون ورودي،
دانشجوي دوره
دکترا ميپذيرد.
»
ذبیحی همچنین
مدیر مسول
انتشارات
دانشگاه قم
است و در سال 68
هم کتابی با
نام «فلسفه
مشاء با تاکید
بر اهم آراء
ابن سینا» جهت
تدریس در مقطع
کارشناسی
ارشد رشته فلسفه
در دانشگاه
های کشور برای
انتشارات
«سمت» نوشته
است. با تصحیح
او نیز کتابی
با نام « المبدا
و المعاد » اثر
ملاصدرا زیر
نظر آیتالله
«سید محمد
خامنهای»
توسط «بنياد
حكمت اسلامي
صدرا» منتشر
شده است.
ذبیحی و پدر
همسرش ( حاجی
آقا مدنی
بزرگ) از معاریف
گناباد هستند.
او در پای
کرسی تدریس
اساتید بزرگ
قم؛ آیات عظام
« مرحوم محمد
فاضللنکرانی،
حسین
وحیدخراسانی
و عبدالله
جوادیآملی»
نشسته و تحصیل
کرده بود.
***
ذبیحی
در جبههدکتر
محمد ذبیحی (
رئیس ستاد روحانیون
و عضو ارشد
ستاد
اصولگرایان
حامی میرحسین
موسوی در قم)،
اگرچه در
بیانیهای به
همراه 59 نفر از
دیگر فضلای
حوزه علمیه قم
همچون آقایان
« محمـد
جعفـريگيـلانـي،
محمدرضا
نــورالـلـهـيــان،
مـحمـدسـروش
محـلاتـي، عـلـيرضا
اميني، رضا
مختاري، مهدي
مهريزي، سـيـدضـيـاء
مـرتـضـوي،
كـاظـم قاضيزاده،
محمدعلي
مــهــدويراد،
مـحـمــدجــواد
صــاحـبــي،
سـيـدمـحـمـود
مـدنيبجستاني،
حميد
شـهـريـاري،
داوود
فـيرحي، سـيـدمـحـمـدتـقـي
آلغـفـور،
حـمـيــدرضــا
شــريـعـتمـداري،
محمـد
عـبـداللهيان،
سعيد بهمنپور،
سـيــدمـحـمــدبــاقــر
حـسـيـنـيمـهـري،
مـصـطـفــي
مـيــراحـمـديزاده،
عبدالرحيم
سليماني،
مـسـعـود
اديـب و... » از
میرحسین
موسوی حمایت
کرد؛ اما او
همچون سایرین،
آنچنان در
جرگه اصلاحطلبان
به حساب نمیآمد،
تعداد معدودی
از آنان در
گذشته حامی
محمود احمدینژاد
بودند و برخی
دیگر هم از
منتقدان جدی
اصلاحطلبان
در قم شناخته
میشوند و
البته برخی هم
مدافع اصلاحطلبان
بودند. ولی در
پایان دوره
دولت نهم و انتخابات
ریاست جمهوری
آنچنان نقدی
به این دولت
داشتند که
حاضر شدند، با
توجه به فضای
قم در بیانیه
ای رسمی،
حمایت خود را
به طور مصداقی
اعلام کنند. او
خود درباره
جایگاه سیاسیاش
گفته بود: « من
به طور مطلق و
100درصد از لحاظ
افکار و عقیده
زیر پرچم هیچ
حزبی قرار نمیگیرم
و به هیچ حزبی
هم امضاء
ندادهام. اما
در عین حال
دوستانی از
طیف اصلاحطلب
وطیف اصولگرا
دارم که شاید
آنها نتوانند با
هم سر یک سفره
بنشینند. » او
معتقد بود: «
پذیرش حق
انتخاب یک
رفتار سیاسی
است؛ نه یک
شعار سیاسی.
اینکه برخی با
توجیهات
غیراصولی
همواره تلاش
دارند فکر و
ایده خود را
حق بدانند و
در برخی موارد،
خرد جمعی را
نپذیرند،
چیزی جز اهانت
به قانون
اساسی و رای
مردم نیست. »
البته ذبیحی
در انتخابات
ریاست جمهوری
دوره نهم هم،
منتقد احمدینژاد
بود و از «اکبر
هاشمیرفسنجانی»
حمایت کرده
بود: « تنها
جرمي كه هاشمي
مرتكب شده
آباد كردن
كشور سوخته
است كه در پست
رياست جمهوري
انجام داد.
متاسفانه در
قم شاهد بروز برخي
مسايل از
افرادي ديندار
و دينمدار ميباشيم
كه جاي تاسف
دارد. چگونه
برخي افراد به
خود اجازه ميدهند
با شعار عدالت
و عدالت خواهي
عليه آقاي هاشمي
شبنامه پخش
كنند... مراجع و
روحانيون معظم
نگذاريد آقاي
هاشمي مورد
ظلم و بي مهري
قرار بگيرد...»
در پی این
حمایتهای
سیاسی او در
انتخابات سال
84 و 88 و پس از آن،
حمایت از
سخنان آیتالله
رضا استادی در
انتقاد از
حامیان محمود
احمدینژاد
که او به
همراه 18 نفر از
فعالان حوزوی
که نام فرزند
آیتالله
جوادیآملی
(مرتضی جوادی)
هم در میان
آنان به چشم
میخورد،
طلاب حامی
احمدینژاد
به میدان
آمدند و در
بیانیهای
شدیداللحن او
و دیگران را
به «یاران
فتنه و عوامل
ایجاد اختلاف
در قم» متهم
کردند. در بیانیه
آنان دیگر
آنچنان نام
اصلاحطلبان
به چشم نمیآمد؛
جر تعدادی
محدود. اینبار
فعالان حوزویای
به فتنه متهم
میشدند که
سالها در
مراکز حوزوی
فعالیت جدی و
موثر علمی داشتهاند؛
مراکزی که
مستقیم یا
غیرمستقیم
جزو بازوان
نظام جمهوری
اسلامی به
حساب میآید؛
افرادی همچون
« محمدتقی
سبحانی،
حمیدرضا
شریعتمداری،
مرتضی جوادیآملی،
محمد ذبیحی،
عبدالرحیم
سلیمانی،
محمدعلی
ایازی، مسعود
ادیب، مهدی
مهریزی، ضیاء
مرتضوی، داود
فیرحی و... »
در این میان
بود که برخی
از آنان احضار
شدند، «عبدالرحیم
سلیمانی» با
وضعیت اسفبار
در بهشتزهرای
تهران دستگیر
شد و اینک «
محمد ذبیحی»
مدت 11 روز است
که با مراجعه
به منزلش
بازداشت شده است
و از محل
بازداشت آن هم
هیچ اطلاع
رسمی وجود
ندارد. این
بار فردی متهم
است که رییس
قوهقضاییه
کنونی در
دانشگاه تحت
مدیریت او
تدریس میکند
که آن مرکز هم
از نهادهای
مهم حوزوی به
حساب میآید.
گویا جریانی
جدید در حوزه
پدیدار شده
است که با
اصلاحطلبان
ارتباط
ارگانیک و
سازمانی
ندارد، برخی
از آنان اصولگرایند؛
اما منتقد جدی
دولت کنونی.
این بازداشت
که آیتالله
صادق
لاریجانی از
آن مطلع است و
شخصیتهای
متنفذی پیگیر
آن هستند،
تاکنون نه
تنها آزادی را
به ارمغان
نیاورده است،
بلکه به مدت 11 روز
پس از بازداشت
این شخصیت علمی
و حوزوی در
اخبار رسمی
هیچ انعکاسی
یا اطلاعی
یافت نمیشود.
شاید این
اتفاق خبر از
شکلگیری
جریانی جدیدی
در حوزه میدهد
که دولت نمیخواهد
آنان در آغاز
سال تحصیلی
حوزه علمیه قم
فعال باشند و
از گلایههای
خود در درس و
نزد علمای
بزرگ سخنی
بگویند.
منبع: وبلاگ
فرید مدرسی